دل نازک مامان
سلام قند و عسل مامان
دختر ناز ماماني كه اونقدر بي تابي مي كرد يه دندون آسياب به طور محرمانه اون پشت پشتها در آورده كه ديروز ماماني كشفش كرد .اون هم موقعي كه تو خوابت مي اومد ولي نمي تونستس بخوابي واسه همين هم يه جيغ بنفش كشيدي و ماماني اون دندون مخفي ات راديد.
عزيز دلم، ماماني يه خبر خوش برات داره و اونم اينه كه يه ساعت و نيم زودتر از سر كار مياد خونه و مي تونيم بيشتر از كنار هم بودن لذت ببريم.
الينا جديدا خيلي بابايي شدي و باهاش خيلي بازي مي كني و براش ادا در مياري تا بابايي را بخندوني براش شيرين كاري مي كني و خودت را خيلي لوس می كني .تازه خيلي هم دل نازكي و كافي كه چيزي كه مي خوايي بهت ندهند چنان گريه مي كني كه انگار چي شده.آخه دخملي ديگه چه كنيم دخملا لوس ميشن ، بايد نازت را بكشيم .
١١/١٠/٩٠
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی