اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

الیناگلینا

آخر هفته پر كار

عزيز دل مامان 16 و 17 ام مهموني داشتيم.16 ام مادرج ون و خاله فريبا اينا اومدند.از صبح كه پا شديم بعد از خوردن صبحانه مشغول به كار شديم .خونه تميز كردن و گرد گيري شستشوي سرويس بهداشتي و بعد آماده كردن غذا و دسر . واسه شام :چلو ماهيچه و واسه دسر هم ژله بستني و پودينگ. بابايي هم زحمت كشيد و رفت آقا جون را هم با كمك مادر جون آورد تا دورهمي مون تكميل بشه.واسه شب نشيني هم  ماه آبا و  هليا اينا اومدن و شب خوبي را گذرونديم .تو هم كلي با هليا بازي كردي و هليا هم يه كار ياد گرفته و همش يه بابا مي گه عمو جعفر خاله رابزن و كلي هم  حال مي كنه و مي خنده .سوار ماشينت شده بود و تنهايي اونو مي راند و لذت مي برد. تا مهمونها رسي...
18 دی 1395

تولد6 سالگي ات مبارك

  عصر 15/08/95 موقع برگشتن از خونه مادر جون رفتيم  2 كيلو كيك يزدي خريديم كه صبح روز تولدت ببريم مدرسه. قبلش با مدير مدرسه (خانم هاشمي نژاد )هماهنگ كردم كيك تولد بيارم كلاستون اما موافقت نكردند و گفتن :فقط مي تونيم شيريني خشك بياريم  كلاس.خلاصه صبحشيريني را بردم تحويل خانم مربي ات خانم كرباسي دادم و اونم كلي تبريك گفت و بابت شيريني تشكر كرد. عصر هم من يه ساعت و نيم مرخصي گرفتم و اومدم از مغازه آقا تپله ژله و ذرت و خوراكي واسه تولدت خريدم و اومدم خونه . تو هم كلي لباس تا زده بودي و روي مبل چيده بودي و داشتي فروشنده بازي مي كردي . مادرجون هم تدارك شام ديده بود كه شب تولدت اونجا باشيم .خاله جون هم شيريني مورد علاقه تو...
17 آبان 1395

16/08/95

عزيز دلم تولد 6 سالگيت مبارك. و امروز دوباره متولد می شوی و شمع ها ، که سهم توست از زندگی و ستاره هائی که به میهمانی آمده اند و شكوفه هايي که دوباره خواهند شکفت و عطری که نصیب پروانه هاست و تو سهم من از تمام زندگی تولدت مبارک ...
16 آبان 1395

31/06/95

روز اول مدرسه امروز جشن ورود به مدرسه بود عشق من .يك روز عالي و دوست داشتني براي مامان ها .مخصوصا من كه تجربه اولم هم بود.  
31 شهريور 1395