مادر بزرگ عزيزم
عزیز دلم دیروز مامانی زود اومد خونه تا عصری بریم خونه عمه زليخا ،ولی بعد از اومدنم فهمیدیم حال عزيز جونم بد شده و بردند بیمارستان.فشار خون و ضربان قلبش خیلی بالا بوده و کلا بیهوش بوده كه رسوندند اورژانس خدا خيلي رحم كرده چون به سختی به هوش اومده بود. عصري كه بابا اومد خونه رفتيم ملاقاتش يه كم بهتر شده بود و به زور حرف مي زد ولی متاسفانه شب دوباره حالش بد شده ومنتقل کردند بهCCU .اميدوارم كه زود زود خوب بشه.
١٠/٠٣/٩١
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی