كلمه هاي قشنگت
جمعه به مناسبت روز مهندس نظام مهندسی یه جشنی گرفته بود که از ساعت ٣ شروع می شد تا٨ شب . شما هم که عادت داری بعد از ظهرا ٢ ساعت بخوابی . منم که دقیقه ٩٠ حاضر می شم.باید تو را هم آماده کنم خلاصه دیگه وقت استراحت نداشتیم.رفتیم اونجا اولش خیلی ذوق می کردی ولی یه کم بعد دیگه کم کم حوصله ات سر رفت(مخصوصاً از گروه ژيمناستيك اصلا خوشت نيومد) یه کمی بد خلقی کردی ولی بازم یه سری ملودیهای شاد که شنیدی خواب از سرت پرید و دوباره شیطونی کردی و رقصیدی ولی دیگه آخر های مراسم از يه جا نشستن خسته شده بودي و من هم مجبور کرده بودی با هم یه دوری توی سالن بزنیم و سر پا باشيم.
راستی مامان دوست داره بیاد ثبت کنه که چیا یاد گرفتی و به کلمه های مختلف تو چه تلفظی داری .اما واقعا فرصت نمی شه و منم یادم می ره. ولی یه چیزی که یادمه چرخیدنه که می گی: مامان می چرسم و يه چيزي كه قدت نمي رسه اما محض فضولي مي خوايي ببيني مي گي: الينا بغل ، ديدن كنم. بجاي ببينم كلمه به اين آسوني مي گي ديدن كنم. و اینکه همه چیز را با کسره تلفظ می کنی .قربون اون شیرین زبونیت بشم عزیز دلم.
١٤/١٢/٩١