اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

الیناگلینا

درباره دخترم

1392/2/31 15:40
نویسنده : فاطمه
227 بازدید
اشتراک گذاری

 

عزیز دلم این روزها هر جا می رویم مهمونی موقع برگشتن با گریه و زاری برمی گردی خونه ،اونهم با کلی وعده وعید. چند روز پیش رفتیم خونه خاله فریبا ، موقع برگشتن خیلی گریه کردی و به زور یه بستنی که خاله فریبا داد یه کم آروم شدی .

تو ماشین اولش پشت می شینی بعد کم کم بهونه می گیری و می خواهی بیایی جلو . بهونه ات هم اینه که می خوام بیام  نانا کنم.قربون اون توجیهت بشم من.

هر لحظه هر چی هوس می کنی باید باشه و گرنه نق می زنی و قبول نمیکنی که بعداً بخریم. دیشب بهم می گی:مامان من دشنمه (گشنمه)  خوراکی می خوام .بعد با هم رفتیم سر کمد،دیدم ای دل غافل خوراکی تموم شده، یه کم بهت پسته دادم با یه لحنی می گی: این خوراکیییییه ؟این خوراکی نییییست..شانس آوردم که یه بیسکویت بتی بور ازته کمد پیدا کردم، اونو دیدی موضعت را عوض کردی و خوشحال شدی و خوش و خرم رفتیم با کرم کنجد خوردی.برای شامت هم با گوشت بوقلون قلقلی درست کردم خوردی و سر شار از انرژی شدی و دیگه موقع خواب نمی خوابیدی و تازه بازیت گرفته بود روی تخت دراز کشیدیم و تو اینقدر شیطونی کردی و غش غش خندیدی که نگو .بعد به من می گی : من وحیدم تو هادی و بابا هم عمه زهرا . بعد رفتی تو نقشت و منو صدا می کنی هاااادی .منم می گم بله بعد ....

اون شب عمه اینا اومدن خونمون تو داشتی باب نگاه می کردی .بعد از یه مدت عمه جون گفت :الینا یه ذره بیا با ما بازی کن ما می خواهیم بریم ها.تو جواب می دی : باب نیگا کنم زود میام.بعد حواست را  پرت کردیم و شبکه را عوض کردیم. رفتی مداد رنگی آوردی ،به عمه می گی باب بکش .بنده خدا کشیده و زیاد شبیه نشده .با عصبانیت و حالت گریه  می گی باب اینطوریهههههههه؟ اینطوری نیسسسسسسسسسست.

spongebob and patrick animation

 

 ٣٠/٠٢/٩٢

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان آنی
1 خرداد 92 1:20
الینا جونی معلومه حسابی شیطون شدی و از یکی یکدونه بودنت بلدی چطور استفاده کنی
نسیم-مامان آرتین
1 خرداد 92 9:43
ای جونم چه دختر دیکتاتوری شده این الیناگلینا ی ما
فهیمه مامان سینا
1 خرداد 92 16:44
خصوصییییییییییی
فهیمه مامان سینا
3 خرداد 92 13:15
عیدتون مبارک فاطمه از من ناراحت شدی؟؟!! اگه آره باور کن تو دلم چیزی نبود و منظوری نداشتم
فهیمه مامان سینا
4 خرداد 92 3:38
دوست مهربونی هستی ... دوستت دارم دوستم
مامان فرنيا
4 خرداد 92 8:34
عيدتون مبارك باشه روز پدر را هم به بابايي تبريك بگيد اما اين دختري عجب شيطوني شده ها واقعا ديكتاتوري ميكنه اين ميگن نمونه بارز فرزند سالاري
مامان آنی
4 خرداد 92 17:16
من هم عاشق خمیر بازیم اما به طور مساوی روز پدر رو هم به بابای خوب و مهربون الیناجون تبریک میگم