اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

الیناگلینا

دخترکم تب کرده

1392/9/4 21:58
نویسنده : فاطمه
332 بازدید
اشتراک گذاری

 

الینای نازم سه روزه که تب کرده و مریض شده .دیروز بابایی موند پیشش و امروز من.شب اول کلا تبت خیلی بالا بود و تا صبح نخوابیدیم تا اینکه بابایی موند خونه که مراقبت باشه و امروز هم من دیدم فرق زیادی نکردی و بهتر نشدی من موندم پیشت.شنبه که از سر کار اومدیم خونه آماده شدیم و رفتیم پیش دکترت(آقای دکتر افتخاری)خوشبختانه دکتر بازی هات تو خونه جواب داد و با دکتر خیلی خوب همکاری کردی  دکتر معاینه کرد و کلی باهات بازی کرد و موقع معاینه قلقلک داد و سر به سرت گذاشت تو هم می خندیدی .بهت می گه الینا اینجا چه خبره آتیش سوزیه چقدر داغه تو هم می خندیدی خیلی دکتر مهربونیه ازت میپرسه الینا کجات درد می کنه، می گی:دماغم .موقعی که تبت بالا بود اونقدر تند تند حرف می زدی .نمی دونم همه بچه ها این طوریند. دایی رضا هم موقعی که سرما می خوره تند تند حرف می زنه.

الان که دارم این  متن را می نویسم می ری میایی و می گی من خسته شدم .من با تو دوست نیستم که.الان هم رفتی و بالش ت را برداشتی و رفتی رو تختت بخوابی به من می گی تو هم بیا با من بخواب.

شب بخیر کوچولوی غر غروی من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان روشا
6 آذر 92 8:33
خداوند تب و مریضی رو مهمون بدن هیچ بچه ای نکنه نازی دخترک ناز و خوشگل لپاش بس حسابی گل انداخته بود یک ماه پیش روشا هم همین طور شد البته روشا تو اون موقع اصلا حرف نمی زد همش یه گوشه دراز می کشید دلم کباب میشد
مامی سویل
6 آذر 92 10:48
الهی خاله قولبونت بره چرا تب کردی؟؟؟ایشالله که زودی خوب می شی عزیزم
آدرینا
6 آذر 92 12:30
الــــــــــــهی . عزیزم . ایشالله زود زود خوب میشه الینا جون
مامان فرنيا
6 آذر 92 15:19
عزيزم انشالله ديگه خوب شدي واقعا مريضي بچه ها خيلي ناراحت كننده است وقتي مريض ميشن وتب ميكنن اينقدر مظلوم ميشن كه دل ادم كباب ميشه ايشالله زود زود خوب ميشي عزيزم
مهسا مامان نورا
9 آذر 92 11:37
له یبمیرم ببخشیذد دیر سر زدم من خودم حال و روزی خوبی نداشتم این مدت امیدوارم بهتر شده باشی من با نورا این روزها رو گذروندم وای که خیلی سخته خیلی
مامان آنیسا
15 آذر 92 20:39
عروسک خوشگل من ایشالا دیگه هیچ وقت مریض نشی
مامان ملینا
16 آذر 92 12:58
ای جونم امیدوارم تا الان خوب شده باشه،آره منم ملینا رو پیش دکتر افتخاری می بردم واقعا دکتر مهربونیه .ان شالله که الان داره مامانش رو اذیت می کنه و خونه رو بهم ریخته.
مامان ملینا
17 آذر 92 12:55
دوست جونم با دو پست جدید برفی آپیم تشریف بیارین
مامان فرنيا
20 آذر 92 13:30
ماماني ممنون كه به ما سرزديد
lمامان شیدا
27 آذر 92 9:52
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی روی گل الینا جون به سرخی انار