اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

الیناگلینا

28/01/91

1392/2/21 15:05
نویسنده : فاطمه
298 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر نازم عاشق بيرون و خاك بازيه.سراشيبي و سر بالايي و راه مستقيم براش فرقي نمي كنه107.gif .مهم اينه كه راه باشه و بدون مانع بره. عزيز جون هر وقت كه تو دلتنگ مي شي مي بره حياط  تا بازي كني.دوست داري بري توي باغچه Kid animated gifو خاك ها را برداري و بندازي بالا.عزيز جون ديروز مي گفت كه مي توني در حياط را هم باز كني از زنجيرش مي كشي و در راحت باز مي شه .اي دختر بازيگوش4683.gif.

راستي دختركم امشب آقا بهنام و خانواده براي صحبت راجع به رسم و رسوم ميايند و  شير بها و مهريه را امشب تعيين مي كنند.به اميد خدا به خير و خوشي تموم بشه. به قول بازي كلاغ پر گنجشك پر خاله فريبا هم پر شد.ان شا ا... كه باهم به آرزو هاشون و هرچي كه مي خواهند برسند.فقط اين وسط طفلك فرزانه كه موقع امتحاناشه ضرر مي كنه چون نمي تونه حواسش را جمع كنه و درسش رابخونه.اميدوارم لطمه اي به درسش نخوره.

آقا بهنام يه خواهر زاده 3 ساله داره به اسم سينا كه خيلي پسر با نمكيه، تو جلسه اول خواستگاري هم اومده بود و اولش خيلي باهم بازي كرديد

niniweblog.com

ولي يه ساعت كه گذشت كم كم مي خواستيد به هم زور بگيدniniweblog.com.سينا هم خيلي حرفهاي بامزه و از روي بزرگي مي زد مثلا نمي گذاشت تو تلوزيون نگاه كني و توجيه اش هم اين بود كه از "جلو نگاه مي كنه چشماش ضعيف مي شه" ما هم تماشا چي فيلمي كه شما در آورده بوديد ، بوديم.البته الينا هم اصلا كم نمي آورد يه جا سينا دستش را گذاشت روي سرش كه يعني سرم درد گرفت  تو هم رفته بودي و همون دستش را گرفته بودي كه الا و للابايد دستت رابندازي.آخر سر سينا رفت تو اتاقي كه بهنام و فريبا داشتند حرف مي زدند و گفت دايي بريم شب شد.ما هم به شما مي خنديديم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آرتین
28 فروردین 91 10:11
ایشالا عروسی خودت الینا جون
بهار(مامانی شهراد)
1 اردیبهشت 91 22:34
ای بابا اینا که همش رمز دارهآپم