اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

الیناگلینا

برای اولین بار

1392/3/8 11:00
نویسنده : فاطمه
331 بازدید
اشتراک گذاری

 ٠٦/٠٣/٩٢

ديروز براي اولين بار بدون مامان رفتي مهموني.صبح كه بيدار شدي دايي رضا شما و خاله فرزانه را برده خونه خاله فريبا .البته شب قبل خاله فريبا باهامون هماهنگ كرد و اجازه ات را گرفت. خانم كوچولو ، خونه خاله صبحونه را با خاله فريبا خورديد و خاله جون حسابي زحمت كشيده و براتون ميان وعده و نهار درست  كرده و اساسي ازتون پذيرايي كرده و از همه مهمتر عروسك هايي كه واسه خودش بافته و خيلي هم دوسش داره را داده تا باهاش سرگرم بشي. بعد كلي بازي و شلوغ كاري كرده بودي و خودت را كثيف كرده بودي  كه خاله جون مجبور شده براي اولين بار ببردت حموم .من كه سر كار بودم اما از دور جوياي حالتون بودم و كلي بهتون حسودي مي كردم كه بدون من داريد خوش مي گذرونيد .اما چون قرار بود عمه ها و دختر عمه ها هم عصر بيايند تا فيلم عروسي خاله را نگاه كنند ديگه طاقت نياوردم و يه ساعت زود مرخصی گرفتم و اومدم كه به شما بپيوندم .خيلي روز خوبی بود خوش گذشت كلي خنديديم و شما با صدرا بازي كردي(بدو بدو)  دست عزيز جون هم  درد نكنه برامون آش ترش درست كرده بود كه  عصرانه خورديم و تو هواي باروني واين بار بدون گريه برگشتيم خونه، البته ديگه جاي گريه نداشت سير شده بودي .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نسیم-مامان آرتین
6 خرداد 92 9:23
ای جون گلم همیشه خوش باشی فاطمه جون حسودیم شد حالا ما خواهر نداریم پس پسملی ما خونه کی بره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان فرنيا
11 خرداد 92 10:00
ماماني از اين مهموني رفتن هاي تنهايي حسابي استفاده كنيد و كمي به كارها يا شايد به استراحت برسيد خوشبحالتون كه كسي نزديكتونه گاهي گلي گلي بره خونشون مهماني من كه تهران تنهام و جايي نميتونم بفرستمش مهموني
ارلا
12 خرداد 92 19:02
دوست عزیز در صورت تمایل داشتن برای تبادل لینک ما را اطلاع دهیدخوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم منتظر جوابتون هستم