اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

الیناگلینا

بوی بهار میاد(سال92)

     یواش یواش  بهار میاد صدای کفش پاش میاد سرما دیگه بار سفر را بسته منتظر فصل بهار نشسته بهار میاد رو شاخه ها برگ و شکوفه می ذاره میون دشت، تو باغچه ها گلهای خوشبو می کاره ابرا میان به آسمون نم نم بارون می باره ماهم باید پنجره را واکنیم بهار زیبا را تماشا کنیم تو دلهامون بذر امید بکاریم بگردیم و شادی را پیدا کنیم     ٢٨/١٢/٩١ ...
21 ارديبهشت 1392

رفتن به كنسرت

  چهارشنبه كه دايي داود عيدي عزيز جون را آورده بود بهمون گفت كه خواننده عزیز کشورمون عليرضا قرباني پنجشنبه تو سالن هلال كنسرت داره و همه عايدي برنامه هم به خيريه مهرانه تقديم مي شه .من هم كه از صداي آقاي قرباني خيلي خوشم مياد و با خاله فريبا و دايي اينا تصميم گرفتيم بريم .خلاصه زحمت تهيه بليط ها را دايي ام كشيد و قرار شد پنجشنبه عصر بريم و من تصميم گرفتم تو را هم ببرم .اما از شانس تو خوابيدي و عزيز جون هم نذاشت بيدارت كنم .اما اونجا با اينكه به ما خيلي خوش گذشت ولي خدا را شكر مي كردم كه تو نيومدي چون مطمئنم از حوصله تو خارج بود هواي سالن هم يه كم سرد بود همون بهتر كه موندي پيش عزيز جون و ...
21 ارديبهشت 1392

عیدی سال92

عزیز دلم، دختر لوس مامان جمعه شب عزیز جون اینا عیدی آوردند و با یه کیک تولد تو را سورپرایز کردند واقعا از خوشحالی نمی دونستی چی کار کنی روی کیک پر از شمع فشفشه ای بود.با این کار تو را واقعاً ذوق زده کردند.چشمات از شادی برق می زد.دست همشون درد نکنه.يه كوچولو ازت فيلم گرفتم اما حيف با لباس خونه اي .دایی رضا واسه سال بعد یه جفت پوتین گرفته و عزیز هم یه بلوز خوشگل،اگه بعدها بگذاری ازت عکس بگیرم برات می گذارم. مبارکت باشه عزیز دلم.   ١٥/١٢/٩١ ...
21 ارديبهشت 1392

كلمه هاي قشنگت

  جمعه به مناسبت روز مهندس نظام مهندسی یه جشنی گرفته بود که از ساعت ٣ شروع می شد تا٨ شب . شما هم که عادت داری بعد از ظهرا ٢ ساعت بخوابی . منم که دقیقه ٩٠ حاضر می شم.باید تو را هم آماده کنم خلاصه دیگه وقت استراحت نداشتیم.رفتیم اونجا اولش خیلی ذوق می کردی ولی یه کم بعد دیگه کم کم حوصله ات سر رفت(مخصوصاً از گروه ژيمناستيك اصلا خوشت نيومد) یه کمی بد خلقی کردی ولی بازم یه سری ملودیهای شاد که شنیدی خواب از سرت پرید و دوباره شیطونی کردی و رقصیدی ولی دیگه آخر های مراسم از يه جا نشستن خسته شده بودي و من هم مجبور کرده بودی با هم یه دوری توی سالن بزنیم و سر پا باشيم. راستی مامان دوست داره بیاد ثبت...
21 ارديبهشت 1392

زيبا و خواندني

    امروز، امروز است ... امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها در آسمان نمی تابند ناراحت نشو حتما دارن با تو قایم باشک بازی میکنن پس با آنها بازی کن امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه پس بخند و عاشق باش امروز هرچقدر دلها را شاد کنی کسی به تو خورده نمیگیرد پس شادی بخش باش امروز هرچقدر آرزو کنی چشمه آرزوهات خشک نمی شه پس آرزو کن امروز هرچقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمی شه پس صدایش کن او منتظر توست او منتظر آرزوهایت خنده هایت گریه هایت ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است امروز ت را دریاب امروز جاودانه است امروز زیباترین روز دنیاست! چون امروز...
21 ارديبهشت 1392

دل درد

  دختر گلم دو سه روز بود نمی تونست پی پی کنه و هی دلش درد میکرد. دستش را گذاشته بود روی دلش و می گفت :درد.درد. این باعث شده بود که اشتهاش هم کور بشه و دلش غذا نخواد، تا اینکه بالاخره دیروز عوض این چند روز را در آورد و رکورد شکست که از ساعت ٦ عصر به بعد ٥ بار پی پی کرد و حسابی  هممون را ناکار کرد (من، بابا ،عزیز) ولی بعد از این همه خرابکاری اشتهاش باز شد و نشست غذاش را کامل  خورد. ١٦/١٠/٩١     ...
21 ارديبهشت 1392